05 مرداد اخبار صنعت گردشگری
نقش زنان در توسعه صنعت گردشگری روستایی
گردشگری یکی از صنایعی بوده که به سرعت در حال رشد است. با رشد و رونق گردشگری، نیازها و تقاضاهای جدید پیش میآید و میزان تقاضا نسبت به کالاها، خدمات و امکانات موجود افزایش مییابد. این امر محیط ایجاد کسب و کارهای جدید را فراهم کرده و موجب افزایش روحیه کارآفرینی در میان همه مردم از جمله زنان میشود. رشد کارآفرینی در توریسم که از نتایج آن افزایش سرمایهگذاریها و ایجاد مشاغل در کشور ما و همه جوامع میشود، از مسائلی است که به نظر میرسد نقش زنان هر چند که همواره در این زمینه فعال بودهاند، کمرنگ متصور شده است.
ضرورت انجام پژوهش درباره مسائلی چون گردشگری و نقش زنان در آن، کار آفرینی زنان و نقش آنان در توسعه اینگونه امور در جامعه امروز با توجه به اینکه مقوله کارافرینی زنان به سرعت در حال گسترش است و روند رو به رشدی در زمینه توسعه کسب و کار به عهده گرفتهاند، در سراسر جهان و در کشور ما پدیدار شده است.
این صنعت با ویژگیهای خاصی که دارد میتواند باعث رشد تمام صنایع و مشاغل در کشورها شود از جمله این ویژگیها، چتری بودن صنعت گردشگری است. صنعت گردشگری علاوه بر کسب لذت از جاذبههای موجود باعث رونق کسب و کارهای دیگر نیز میشود و توسعه کشور را در سطح کلان به دنبال دارد.
رشد و توسعه پایدار در بخش گردشگری نیازمند برنامهریزی و آیندهنگری دقیق و روشنی است که تلاش و همفکری تمام ارگانهای کشور را میطلبد. یکی از مراحل مهم توسعه گردشگری، تعیین دقیق بازار هدف و شناسایی رقبا است. بازار هدف گردشگرانی که قصد جذب آنها را داریم، میتوان با توجه به ویژگیهای مختلفی نظیر سن، وضعیت جسمانی، جایگاه اجتماعی به آن توجه کرد. از طرفی دستهبندی گردشگران به دو دسته زن و مرد است که در کشور ما با توجه به ویژگیهای خاص دینی و فرهنگی و اجتماعی، مسئله گردشگری زنان (چه گردشگران داخلی، چه ورودی و چه شاغلان این صنعت) اهمیت ویژهای دارد. (توده روستا، ۱۳۹۰)
توسعه در لغت به معنای رشد تدریجی برای پیشرفته ترشدن، قدرتمند شدن و حتی بزرگتر شدن است. هماهنگی و توازن بین همه ابعاد و وجود توسعه در یک جامعه از ضروریات است، امروزه جوامع اعم از توسعه یافته یا در حال توسعه در حال نوسازی نظام مدیریت دوستی خود بر آمده و برای فراهم کردن زمینههای توسعه در ابعاد گوناگون آن (فرهنگی، اداری، سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، نهادی و زیستمحیطی) برای مردم خود سخت در تلاش هستند.
زنان در کشورهای رو به توسعه امید اول برای ارتقای خانوادهها و رشد و توسعه کشورهای خود محسوب میشوند. موفقیت زنان کارآفرین در جوامع نه تنها سبب سودهای اقتصادی میشود بلکه منافع اجتماعی و فرهنگی هم ایجاد میکند. زنان به دلایل متعدد از جمله بیکاری و کاهش دستمزدها و نارضایتی از شغل قبلی وارد کار آفرینی میشوند.
هیچ جامعهای نمیتواند تنها با نیروی کار نیمی از جمعیت خود، با توسعه جهانی رقابت کند. با توجه به موقعیت اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی موجودی در جوامع مختلف زمینههای متفاوتی برای مشارکت زنان در توسعه بوجود آمده است. دامنه این تفاوتها بسیار گسترده است. بهطوریکه برای هر کشور خاص زمینه ویژهای از مشارکت زنان نیز وجود دارد، حتی نمیتوان تمام کشورهای در حال توسعه را که شباهت زیادی به یکدیگر دارند کاملا مشابه در نظر گرفت. درباره ایران نیز در این زمینه نظرات متفاوتی مطرح شده که تمام آنها با توجه به شرایط خاص اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و مهمتر از همه شرایط فرهنگی کشور بوده است.
در کشورهای توسعه یافته با توجه به کم شدن رشد جمعیت و رقابتی که در تولید وجود دارد، جامعه مجبور به استفاده از نیروی کار زنان شد و این وظیفهای است که جامعه بر عهده زنان نیز گذاشته است. تمام زنان در این جوامع میدانند که باید شغلی داشته باشند و جامعه نیز زمینه شغلی آنها را فراهم کرده است. ولی در یک کشور در حال توسعه مثل کشور ما زمینه شغلی برای همه مردان نیز فراهم نیست و زنان هم که در رتبه دوم قرار میگیرند. (سایت اندیشکده روابط بینالملل؛ پرستوشاطری).
خود اشتغالی در حقیقت آخرین دستاورد زنان است. یکی از دلایلی که از جانب زنان در مورد خود اشتغالی عنوان میشود این است که با انجام کار شخصی از تسلط مردان بر زندگی خود میکاهند (ولش، ۱۹۸۸). وجود پدیده سقف شیشهای عاملی برای سوق دادن زنان از موقعیتهای مدیریتی به سوی خود اشتغالی است.
فراگیر شدن تحصیلات زنان و افزایش چشمگیر آنان در آموزش عالی باعث شد که برخی قرن بیستم را قرن زنان بنامند. در پی افزایش سطح تحصیلات و بدست آوردن تخصصهای مختلف که قبلا مردانه تصور میشدند، قابلیتهای زنان در محیطهای حرفهای مختلف نمایان شد.
تنوع شغلی روز افزونی که جوامع از نیمه دوم قرن بیستم به بعد شاهد بودند باعث فراهم شدن فرصتها و امکانات جدیدتر متنوعتر در بازار کار برای همگان شد. زنان که دارای تخصصهای متعددتر و متنوعتر شده بودند، توانستند شانس خود را در محیطهای حرفهای بیازمایند. با این حال زنان، سنتی را که با آن وارد بازار کار شده بودند، همچنان با خود یدک میکشیدند و آن حضور کمی پررنگی در مشاغل بازار کار ثانویه مشاغلی با تخصص کم، از چند سده اخیر و با رشد پر شتاب صنعت و فناوری در جهان، عقبماندگی مناطق روستایی بیشتر عیان شده است.
از آنجاییکه عموما روستاییان نسبت به شهر نشینان دارای درآمد کمتری هستند و از خدمات اجتماعی ناچیزی برخوردار هستند و اقشار روستایی فقیرتر و آسبپذیرتر محسوب میشوند، بعضا منجر به مهاجرت آنان به سمت شهرها نیز میشود. علت این امر نیز پراکندگی جغرافیایی روستاها نبود صرفه اقتصادی برای ارائه خدمات اجتماعی، حرفهای و تخصصی نبودن کار کشاورزی کم بودن بهرهبرداری محدودیت منابع ارضی در مقابل رشد جمعیت و عدم مدیریت صحیح مسئولان بوده است به همین منظور جبران برای رفع فقر شدید مناطق روستایی، ارتقای سطح و کیفیت زندگی روستاییان، ایجاد اشتغال و افزایش بهرهوری آنان، تمهید توسعه روستایی متولد شد. از مشکلات بر سر راه پیشرفت شغلی زنان و شکوفا شدن آنها در این زمینه، دستمزدهای کم و محدودیتهای ارتقای شغلی بود.
نقش زنان در توسعه روستایی
گردشگری روستایی به عنوان یک فعالیت تفریحی اجتماعی، در نیمه دوم قرن هجدهم در انگلستان و اروپا شکل گرفت بیش از آن هم مناطق روستایی برای فعالیتهای تفریحی مورد استفاده قرار میگرفتند. اما شرکت در این فعالیتهای تفریحی محدود به اقشار برتر جامعه بود. در قرن نوزدهم و بیستم به دلیل توسعه حمل و نقل سهولت جابهجایی، راهیابی به روستاها آسان شد. رشد سریع تقاضا برای گردشگری روستایی از سال ۱۹۴۵ آغاز شد. در این زمان گردشگری روستایی شاهد رشدی چشمگیر و گردشگری بینالمللی نیز شاهد رشد جمعیت بود و افزایش تقاضا برای گردشگری روستایی تا اندازهای منجر به توسعه گردشگری شد. (ویکی روستا)
زنان روستایی به عنوان رکنی از واحدهای تولیدی مطرح و ساختار اقتصادی جوامع بدون تلاش و فعالیت آنان تصوری دور از ذهن بشمار میرود به واقع نقش زنان روستایی در فعالیتهای اقتصادی و توسعه روستایی واقعیتی انکار ناپذیر است اما به دلایلی چند، نقش تعیین آنان تا کنون در فرایند توسعه روستایی چندان به حساب نیامده است. (رفیع، ۱۳۷۷) زنان روستایی باید به صورت برابر در روند توسعه روستایی مشارکت داشته باشند.
گزارش بررسی جهانی سال ۱۹۸۴ نشان میدهد که تا پیش از این تاریخ هیچ کشور کم توسعه یافتهای در برنامه توسعه بخش کشاورزی خود، زنان روستایی را در نظر نداشته است از سال ۱۹۸۵ تغییرات اساسی در این دسته از کشورها رخ داده است. کارهای سخت نظر جمعآوری هیزم و نشا برنج در شالیزارها یا کشاورزی در مزارعی که در شرایط مناسبی قرار ندارند به عهده زنان روستایی واگذار میشود این مسئولیتها در شرایطی است که آنان وقت و و انرژی فراوانی را صرف تولید و نگهداری فرزندان و خانهداری میکنند. با وجود همه این مشکلات، زنان شاغل در بخش کشاورزی در آمد کافی از منزلت و موقعیت اجتماعی متناسب با نقش اجتماعی خود نیز برخوردار نیستند یکی از مهمترین فعالیتهای زنان روستایی اشتغال زمینه صنایع دستی است. این صنایع اهمیت بالایی در خود اشتغالی زنان روستایی دارند که یکی دیگر از نقش مهم زنان روستایی در مشارکت و فعالیتهای دامداری است(رفیع، ۱۳۷۷).
ایران دارای پیشینه تاریخ و تمدن فرهنگی بسیار ارزشمندی است و همواره مورد توجه گردشگران است. گردشگری مهمترین ایده برای استفاده از این ثروت خدادادی در همه نقاط جهان است و این مهم جز با همیاری همه جامعه ایران اعم از زنان و مردان و به طور مساوی انجام نخواهد شد.
زنان نقش کلیدی و مهم در توسعه گردشگری ایفاد میکنند و حتی برخی از بزرگترین هتلهای شمالی مشهود است نقش زنان در توسعه اقتصادی صنعت توریسم قابل توجه است(توکلی، ۱۳۸۷).
گردشگری روستایی از دو جنبه اهمیت دارد یکی به عنوان یک فعالیت گسترده جهانی و دیگری از نظر تاکید بر آن در سیاستهای توسعه منطقهای و محلی جاذبههای نمایشگاههای هنری وصنایعدستی، تئاتر اجتماع محلی و گردشگری کشاورزی، جاذبههای مبتنی بر جامعه بومی، وقایع میراث، جشنوارهها، فعالیتهای مبتنی بر طبیعت اهمیت بسزایی دارند(ویکی روستا).
موارد ذیل را برای موثرتر شدن و پر رنگتر شدن جایگاه زنان در کارآفرینی حوزه توریسم اشاره میکنم:
۱- توانمندسازی افراد به ویژه زنان، تقویت همکاری روحیه، افزایش هماهنگی و همافزایی فعالان در زمینه توسعه کارآفرینی در جامعه
۲- حمایت بیشتر دولت، مسئولان سازمانها، وزارت کار و سازمانهای مرتبط با گردشگری و توریسم از فعالیتهای علمی درباره ترویج فرهنگ کارآفرینی در این حوزه توسط زنان و بالابردن انگیزه و روحیه کار آفرینی زنان
۳- بررسی و شناخت مشکلات و موانعی که سد راه توسعه کارآفرینی زنان در گردشگری و بروز استعدادها و خلاقیتهای آنها به طور کامل هستند و پیدا کردن راه رهایی از این تنگناها توسط مسئولان نهادها و سازمانهای مرتبط و دولت
۴- شناسایی و تشویق افراد خلاق، نوآور و مبتکر در عرصه اقتصادی هر جامعه و حمایت از فعالیتها و ایدههای آنها بدون در نظر گرفتن جنسیت و تنها بر پایهی شایستگی آنها
۵- قرار دادن زنان خلاق و مستعد این حوزه، در مقامهای تصمیمگیری و تصمیمسازی و نه فقط در کادر اداری (پرهیز از سمبولیک کردن حضور زنان)
۶- برگزاری دورههای رایگان و کارگاههای آموزشی برای زنان، در راستای هرچه توانمندتر کردن آنها در عرصه کار آفرینی و به ویژه در تخصصی کردن حضور زنان در صنعت گردشگری
۷- با تخصیص بودجههای دولتی مناسب برای بخشهای آموزشی و تبلیغاتی با سیاستگذاری پررنگ شدن حضور زنان در این حوزه
۸- پرهیز از هرگونه موازی کاری، تکرویها وعدم مدیریت صحیح در این زمینه که منجر به مشکل ساز شدن و درجازدن در مسیر پیشرفت خواهد شد.
۹- مشخص کردن زمینههای تخصصی تحقیق، افزایش دانش در حوزه کار آفرینی زنان در صنعت توریسم جمعآوری یافتههای علمی متناسب با شرایط بومی و فرهنگی کشور، سیاستگذاری مناسب با کمک یافتههای علمی و پژوهشی، کاربردی کردن تحقیقات در این حوزه.
Sorry, the comment form is closed at this time.